مدیریت استراتژیک Strategic Management ( مدیریت برنامهریزی استراتژیک ، برنامهریزی استراتژیک ، برنامه بلندمدت استراتژیک )
مدیریت استراتژیک تماما در خصوص تعریف و توصیف استراتژیهایی است که مدیران در مسیر دستیابی به عملکرد بهتر و ایجاد مزیت رقابتی برتر به دنبال آن هستند.هنگامیکه یک ویژگی سازمان به عنوان مزیت رقابتی محسوب میشود که سودآوری آن از حد متوسط سودآوری شرکتها در آن صنعت بالاتر باشد.
استراتژی راه رسیدن به اهداف استراتژیک و چشم انداز است.
تعریفی دیگر از مدیریت استراتژیک : دستهای از تصمیمات و فعالیتهایی که مدیر در راه کسب نتایج از عملکرد سازمانش، اتخاذ مینماید.
مدیریت استراتژیک فرایند پیگیری بیانیه ماموریت سازمان بر اساس رابطه بین سازمان و محیط پیرامون آن میباشد.مدیریت باید بر اساس دانش و تحلیل مدیریتی و رقابت سازمانی، تصمیم صحیحی اتخاذ نماید.استراتژی در خصوص تخصیص صحیح مناسب کمیاب به نیازهای بیشمار سازمان در جهت رسیدن به اهداف سازمان میباشد.
واژه مدیریت استراتژیک Strategic Management به فعالیت تصمیم سازی استراتژیک در یک سازمان اشاره دارد. مدیریت استراتژیک مفهومی است که در سازمان پدید میآید و در طول زمان متحول میگردد. گاها از واژه “تدوین خطمشی و استراتژی” و یا ” خطمشی کسب و کار” نیز استفاده میگردد.
مدیریت برنامهریزی استراتژیک با بهکارگیری تکنیکهای ارزیابی نظیر تحلیل سوآت SWOT Analysis (نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت) راهبری میگردد. مدیر باید از قوتهای سازمان بهترین استفاده را برده و نقاط ضعف سازمان خویش را کاهش دهد، باید فرصتهای موجود در محیط را شناخته و تهدیدها را نادیده نگیرد.
مدیریت برنامهریزی استراتژیک چیزی جز برنامهریزی شرایط قابل پیشبینی و احتمالات ضعیف، نیست. برنامه استراتژیک در سازمانهای کوچک و بزرگی که در یک بازار رقابتی فعالیت مینمایند، با تدوین و پیادهسازی استراتژی مناسب در جهت حفظ “مزیت رقابتی پایدار” تلاش مینماید.
برنامهریزی استراتژیک فرایندی مستمر برای ارزیابی و کنترل تجارت و یا صنعتی است که سازمان در آن حضور دارد.ارزیابی رقبا کنونی و آتی، ارزیابی هدفگذاری انجامشده و تحلیل استراتژیهایی رقابتی، و همچنین بازنگری دورهای استراتژیها در راه کشف انحراف بین برنامه و اجرا و در صورت نیاز ارائه استراتژی جایگزین.
استراتژی، چشماندازی برای کارکنان فراهم میسازد، چشماندازی که به درک کارکنان از نقش و جایگاهشان کمک نموده و ارتباط آن نقش را با سایر اعضای سازمان در مسیر پیشبرد برنامههای آتی، نشان میدهد.
یکی از نقشهای عمده مدیریت استراتژیک، ایجاد اتحاد و هماهنگی بین عملکردهای گوناگون موجود در سازمانی است.
ویژگیهای استراتژی :
1- استراتژی بسیار ضروریست، زیرا به ما قدرت پیشبینی آینده میدهد. بدون آیندهنگری، شرکت همواره باید آماده روبرو شدن به عدم اطمینانهای محیطی و رخدادهای غیرمنتظرهای باشد که میتواند ماهیت سازمان را درهم بشکند.
2- استراتژی بهجای تمرکز بر فعالیت تکراری بیشتر به برنامهریزی بلندمدت مرتبط با توسعه سازمان تکیه دارد.
3- استراتژی برای اهمیت دادن به رفتار مشتری و رقبا خلقشده و با پیشبینی رفتار کارکنان؛ نحوه برخورد آنان با مشتریان را پیشبینی و هدایت نماید.
استراتژی پلی بین “کجا هستیم” و ” کجا میخواهیم باشیم”.
فواید مدیریت استراتژیک :
از مهمترین فواید مدیریت استراتژیک میتوان به شناسایی، اولویتبندی فرصتها اشاره نمود.
رفتن بهسوی محصولات و خدمات و یا بازارهای جدید، تنها زمانی قابل انجام خواهد بود که پیشتر در سند استراتژی سازماندر خصوص آن برنامهریزی صورت گرفته باشد.
مدیریت استراتژیک باید به سازمان این اختیار و توانایی را بدهد تا فعالیت مدنظر این برنامه موردبررسی هزینه-فایده قرار گیرد تا سودآوری آن برای سازمان مشخص گردد.
-
فواید مالی مدیریت استراتژیک
باید توجه نمایید که برنامه استراتژیک تنها به جنبه فواید مالی تکیه نمینماید. اما با ارزیابی سوددهی کسب و کار به این نتیجه میتوان رسید که آیا این کسب و کار به صورت استراتژیک با اهداف و اولویتهای خویش در هماهنگی کاملبوده یا خیر.
سازمان باید بتواند با یک برنامه مشخص، خود را بهدرستی در مسیر تقاضای بازار و مشتری قرار دهد.
تحقیقی در آمریکا نشان داده که در حدود 100.000 کسب و کار تنها به علت عدم تمرکز استراتژیک و یا نداشتن جهت استراتژیک، ورشکست شدهاند.
شرکتهایی که دارای توانایی عملکردی بالاتری هستند، تمایل بیشتری به اتخاذ تصمیمات ساختار نیافته (تصمیمات غیرتکراری، تصمیمات یکباره) دارند ، زیرا که آنان استراتژی کوتاهمدت و بلندمدت داشته و نتایج احتمالی هر عملی را قبلا پیشبینی نمودهاند.
در مقابل شرکتهایی که بر اساس یک برنامهریزی استراتژی پرمعنا و دقیق عمل نمینمایند، همیشه در حال آزمونوخطا هستند و با مشکلات داخلی و عدم تمرکز مواجه و غالبا شکست میخورند.
-
فواید غیرمالی مدیریت استراتژیک
آگاهی از تهدیدات خارجی، بهبود درک سازمان از نقاط قوت و ضعف رقبا و افزایش بهرهوری کارکنان ازجمله این فواید محسوب میشود.پ
اگر برنامه استراتژیک رابطه بین عملکرد و پاداش نیروی انسانی را بهخوبی مشخص نموده باشد، در هنگامیکه پیشنهاد هرگونه تغییر مطرح میگردد، مقاومتهای نیروی انسانی به حداقل مرسد.
نکته کلیدی مدیریت استراتژیک در توانایی حل مسئله و جلوگیری از بروز مشکلات آتی در سازمان است.
برنامه استراتژیک باید بتواند تغییرات موردنیاز سازمان را به صورتی منطقی توجیه و با نیاز نیروی انسانی به بهترین شکل ممکن، مرتبط سازد.
درنهایت، مدیریت استراتژیک باید بتواند نظم و ترتیب مشخص و مناسبی بین فعالیتها و فرایندهای داخلی و خارجی شرکت فراهم سازد.
سطوح مدیریت استراتژیک
فرایند مدیریت استراتژیک ارائهدهنده یک رویکرد منطقی، سیستماتیک و هدفمند در حهت تعیین جهت مسیر آینده سازمان میباشد.
بین فرایندهای مدیریتی حتما باید مرزهای مشخصی وجود داشته باشد. فرایندهای مدیریتی عبارتاند از : تدوین، ارزیابی، پیادهسازی و کنترل، و بیان رابطه بین اهداف، استراتژیها و محیط.
فرایندهای برنامهریزی استراتژیک :
– تدوین استراتژی
– پیادهسازی استراتژی
– کنترل و ارزیابی
-
تدوین استراتژی Strategy Formulation :
فرایند تعریف بیانیه ماموریت، اهداف سازمان است. گاه به فرایند تدوین استراتژی، “برنامهریزی استراتژیک” گفته میشود.
-
پیادهسازی استراتژی Strategy Implementation :
مرحله عملیاتی و اجرایی مدیریت استراتژیک است. اشاره به تصمیمات مرتبط با پیادهسازی استراتژیهای جدید یا تقویت استراتژیهای موجود دارد.
فعالیتهای حوزه پیادهسازی استراتژیک در مورد تصمیم سازی برای ایجاد ارتباط و هماهنگی بین استراتژی و ساختار سازمانی، استقرار سیستم مدیریت بودجه و سیستمهای انگیزشی است.
-
کنترل و ارزیابی Evaluation & Control :
تمام استراتژیها، مرتبط با اصلاحات آیندهنگر است ، زیرا عوامل درونی و بیرونی سازمان همواره در حال تغییر هستند.
وظیفه فرایند ارزیابی و کنترل، تعیین میزان شکاف بین برنامهریزی و فعالیتهای صورت پذیرفته است. پایه و اساس ارزیابی و کنترل استراتژیک عبارت است از
بررسی عوامل درونی و بیرونی بر اساس استراتژی جاری سازمان، ارزیابی عملکرد کارکنان و انجام فعالیتهای اصلاحی.
ارزیابی عملکرد کارکنان در مدیریت استراتژیک :
بامطالعه و شناخت سازمان از طرق مختلف به دنبال تعریف شاخصهای کمی و کیفی (معیار) در خصوص نحوه عملکرد تکتک افراد سازمان هستیم.
این شاخصها مدیریت عالی سازمان را در ارزیابی و کنترل عملکرد نیروی انسانی یاری میرساند.
همانطور که پیشتر گفته شد، مدیریت استراتژیک باید چهارچوب ارتباط بین فرایندها و نظام پاداش کارکنان (حتی تنبیه) را در خود داشته باشد. اگر بخواهیم پاداش کارکنان را با میزان اثرگذاری آنان هماهنگ نماییم باید شاخصهای مقایسهای کمی و کیفی برای سنجش عملکرد آنان با یکدیگر در اختیار باشد.
– شاخصهای عملکرد Performance Indicators نظیر KPI,PI,KRI
شاخص کلیدی عملکرد KPI یکی از مهمترین این شاخصهاست.
شاخص کلیدی عملکرد یک ارزش قابلاندازهگیری بوده و نشان میدهد که یک شرکت به چه میزان در دستیابی به اهداف تجاری کلیدی خویش، اثربخش عمل مینماید.
سازمانها از شاخصهای کلیدی عملکرد، در سطوح متفاوت در جهت ارزیابی میزان نزدیک شدن به اهداف خویش، بهره میگیرند. KPIهای سطح بالا، بر تمام عملکرد سازمان تمرکز دارند، KPIهای سطح پایین، بر دپارتمانهایی نظیر فروش، بازاریابی و روابط عمومی متمرکز هستند.
– کارت امتیازی متوازن The balanced scorecard :BSC
یک برنامهریزی استراتژیک و سیستم مدیریتی است که در کسب و کار، صنعت،دولت و حتی سازمانهای غیرانتفاعی در سراسر جهان با وظیفه هماهنگ نمودن فعالیتها با چشمانداز و استراتژی سازمان،بهبود وضعیت ارتباطات درونی و بیرونی سازمان، و کنترل عملکرد سازمان در مسیر تطبیق داشتن با اهداف، بکار گرفته میشود.
کارت امتیاز متوازن آمده تا علاوه بر شاخصهای کمی، شاخصهای کیفی را موردبررسی قرار داده و بین آنها یک توازن اساسی ایجاد نماید.
کارت امتیاز متوازن قبلا دارای چهار منظر یا چهار وجه بود ولی تیم مشاوران مدیریت ایران دو وجه دیگر را به آن افزود و بر این اساس کتابی را منتشر نمود.
- وجه مشتری
- وجه مالی
- وجه فرایند داخلی
- وجه محیط و جامعه (ارتباطات)
- وجه یادگیری و رشد
- وجه رضایت کارکنان
وجه آخر، مستقیماً در مورد نیروی انسانی به عنوان دارایی اساسی سازمان است.
ما در کتاب “دوازده گام تا تدوین و پیادهسازی کارت امتیازی متوازن و تعیین شاخصهای عملکردی” سعی بر آن داشتهایم تا در خصوص پرکاربردترین و مهمترین شاخصهای یک کسب و کار به تفضیل اطلاعاتی را در اختیار علاقهمندان به مبحث شاخصهای عملکرد و کارت امتیازی متوازن BSC (اولین بار در ایران، کارت امتیاز شش وجه یا شش منظر) قرار دادهایم.
عناصر مهم در مدیریت استراتژیک :
-
اجزای برنامه استراتژیک
-
فرایند مدیریت استراتژیک
-
تحلیل محیطی
-
تدوین سند برنامهریزی استراتژیک
-
پیادهسازی استراتژی
-
ارزیابی استراتژی
-
تصمیمات استراتژیک
-
خطمشی تجاری
-
ماتریس BCG
-
تحلیل SWOT
-
ارزیابی رقبا
-
مدل پنج نیروی رقابتی پورتر Porter’s Five Forces Model
-
رهبری استراتژیک
-
فرماندهی سازمانی
-
اخلاق حرفهای
-
مزیتهای رقابتی اصلی و مزیت رقابتی نسبتی